شعر در مورد زاهدان
شعر در مورد زاهدان
شعر در مورد زاهدان ,شعری درمورد زاهدان,شعر درباره زاهدان,شعری درباره زاهدان,شعر درباره ی زاهدان,شعری درباره ی زاهدان,شعر زاهدان,شعر زاهدانه,شعر در مورد زاهدان,شعر زاهدانی,شعر زاهدان ریاکار,انجمن شعر زاهدان,شعر درباره ی زاهدان,شعر انقلاب زاهدان,شب شعر زاهدان,شعر درباره زاهدان,شعری درمورد زاهدان
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد زاهدان برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
زاهدان شکل نقاشی های بچه هاست
آسمون صاف قد بلند کوه ها که پشت هم دست حلقه کرده اند
دور شهر آبی و سفید و قهوه ای یال آسمون ماه مهربون
دست های پینه بسته ی زنای دور مردای بلور آفتاب زور
شعر در مورد زاهدان
زاهدان شکل چار خط زندگی آب و آفتاب و باد و خاک
چشم های تپه هاش پاک !
رود های تشنه ی بلند کولیای رقص ، گیس ها کمند …
باد زوزه می کشه :
ب…خون … آفتاب مغربش نشسته
به خون صبح اون :
مشرقی ترین خروس خون !
شعری درمورد زاهدان
شال زاهدان
سپید ، سرخ ، سبز
یل ترین سرزمین من
بسبز !
شعر درباره زاهدان
زاهدان
دفتر سفید خاک خورده ی
دل شماست
زاهدان رنگی
از خواب های بچه هاست ؛
شعری درباره زاهدان
سیستان، دارم دلی زار و فگار
گفتنی از زخمهای بی شمار
تا بداند نسل روز سیستان
کز چه رو از سنگ هم آید فغان
شعر درباره ی زاهدان
سیستان ای سرزمین گوهرافشان خدا
قلب هامونت پر از امواج ایمان خدا
زادگاه آفتابی و طلوع سوشیانت
خنده های گرم جوشانت غزل خوان خدا
شعری درباره ی زاهدان
گر مرا اعدام و تیرباران کنی
لاشه ام را تکه و ویران کنی
تکه هایش را سپس پنهان کنی
باز گویم من بلوچ هستم بلوچ
شعر زاهدان
تیغ داغی بر تن زارم کنی
همچو حلاجی تو بر دارم کنی
باز گویم من بلوچ هستم بلوچ
گر که از تاریخ مرا پاکم کنی
در بدر در بین افلاکم کنی
زیر آوار ستم خاکم کنی
باز گویم من بلوچ هستم بلوچ
شعر زاهدانه
گر که آواره زبلوچستانم کنی
درد غربت را تو بر جانم کنی
نان من عشق است تو بی نانم کنی
باز گویم من بلوچ هستم بلوچ
گر ز می نوشی تو ناکامم کنی
جای می زهری تو در کامم کنی
شعر در مورد زاهدان
باده را خونین و در جامم کنی
باز گویم من بلوچ هستم بلوچ
گر که بلوچستان را تو زندانم کنی
رخنه در آئین و ایمانم کنی
اهرمن را حاکم جانم کنی
باز گویم من بلوچ هستم بلوچ
شعر زاهدانی
گرچه در دنیا کنون آواره ام
از نگاه این جهان دیوانه ام
گرچه ویران گشته در این خانه ام
باز گویم من بلوچ هستم بلوچ
شعر زاهدان ریاکار
گرچه امروز بی نصیب از یاری ام
پشت این غم خانه رسوائی ام
گرچه محکوم شب خاموشی ام
باز گویم من بلوچ هستم بلوچ
انجمن شعر زاهدان
خانه ی خورشید ،
مهد شیعیان شد سیستان
زین جهت همچون صدف
گوهرفشان شد سیستان
شعر درباره ی زاهدان
من بلوچم وزبلوچ مهربان گویم سخن
ازمرام وسیرت این قهرمان گویم سخن
ازمکان ومسکن وماوای حاصلخیزاو
ازکویــروساحل بحــرعمان گـویم سخن
شعر انقلاب زاهدان
چابهار و بندرآزاد و بحرپرخــــروش
ازکنارک این دریا مرزبان گویم سخــــن
ازسفالکاران سربازوسراوان سرفراز
مردمان بی ریا وکاردان گویم سخـــــــن
شعر در مورد زاهدان
بیشتر بخوانید :
شعر در مورد به نام خدا
شعر در مورد اسم آرش
شعر در مورد اسم آوا
شعر در مورد اسم آزاده
شعر در مورد اسم کوروش
- ۹۷/۰۷/۰۹